ترکه تو قرعه کشی بانک شرکت میکنه، براش شیش ماه زندان در میاد!
ترکه داشته شنای قورباغه میرفته، لک لک میاد میخوردش!
ترکه جونش به لبش میرسه، تف میکنه میمیره!
ترکه قاضی میشه بهش میگن حکم کن، میگه پیک!
اصفهونیا رو از چهار تا چیز میشه شناخت:
- همشون زیرشلواری آبی راه راه دارن
- هر قلوپ نوشابه که میخورن به شیشه نگاه میکنن ببینن تا کجاش رفته
- جلوی در وامیستن و به جای اینکه بگن بفرمایین تو، میگن حالا چرا نمیان تو؟
- بستنی لیوانی که میخورن حتما درش رو میلیسن
- جون میده با تو بریم ماهیگیری!
- چطور؟
- آخه هیچکس به اندازه تو کرم نداره!
عزراییل میره سراغ ترکه. ترکه خودش رو میزنه به مردن!
به ترکه میگن به نظر شما سیو همان سیب است؟ میگه نه بابا، من چندتاش رو خوردم، صابونه!
ترکه رو میبرن زیر سوال، له میشه!
شب چهارشنبه سوری میبینن ترکا بیشترین آسیب رو داشتن. یه آمار میگیرن میفهمن که اونا آتیش رو بغل دیوار درست میکردن بعد از روش میپریدن!
عربه میره استخر. شورتش سوراخ بوده، غرق میشه!
از ترکه میپرسن آقا نظرت راجب به خدا چیه؟ میگه خدا خوبه، مهربونه، بزرگه، خالق جهانه. ابوالفضل نگهدارش باشه!
یه ترکه میخواست بره تونس، نتونس (نتونست)!
یه روز یه ترکه میره استخر، آهنگ تایتانیک میزارن غرق میشه !
زن ترکه حامله بوده و برای تشخیص جنسیت بچش میره سونوگرافی. زنه با دکتره میرن توی اتاق و بعد نیمساعت دکتره میاد بیرون میگه آقا مژده بچه شما دختره. ترکه میگه آخی، آقای دکتر بپرس اسمش چیه؟!
یه ترکه بلال میخوره، تا یه هفته همش اذون میگه !
یه قزوینیه میره آفریقا و یه بچه سیاه پوست ورمیداره با خودش میاره. بهش میگن این رو واسه چی آوردی؟ میگه اگه خدا قبول کنه واسه محرم و صفر آوردمش!
به ترکه میگن یه جمله بساز که توش آب باشه. میگه لوله!
یه ترکه میره در یخچال رو باز میکنه میبینه ژله توی یخچال داره میلرزه. میگه نترس اومدم آب بخورم!
زن ترکه پنج قلو زاییده بوده و هر کدوم از بچههاش یه رنگی دراومده بودن! ترکه میره دکتر ببینه علتش چیه. دکتره میگه زن شما به جای قرص ضد حاملگی، اسمارتیز خورده!
یه ترکه باباش میمیره میشه یتیم. مامانش میمیره میشه دو تیم. همه خانوادش میمیرن میشه تیم ملی!
یه روز یه ترکه داشته با دوست دخترش توی خیابون راه میرفته، یه دفعه یه گوز میده! برای اینکه سه نشه، میگه باز این بچهها برام SMS فرستادن!!
یه یارو دیوونهه HIV داشته و با آمپول از خودش خون میگرفته و میزده به مردم. یه ترکه بهش میرسه میگه بزن به من، بزن به من!. یارو فکش میفته میگه بابا این خطرناکهها HIV میگیریها. ترکه میگه بزن کاریت نباشه. وقتی یارو آمپوله رو بهش میزنه، ترکه میگه هاهاها چی فکر کردی؟ من کاندوم داشتم!
ترکه رستوران میزنه، رو درش مینویسه: وقت نهار و نماز تعطیل است
یه روز یه بنده خدا کاظم نامی توی مهمونی یهو با صدای بلند میگوزه. اینقدر خجالت میکشه که از خدا میخواد بکشدش و مثل اصحاب کهف سیصد سال بعد زندش کنه! خدا هم همین کار رو میکنه. وقتی طرف بعد سیصد سال زنده میشه میره بازار که نون بگیره. وقتی پول رو به نونوا میده، یارو بهش میگه این رو از کجا آوردی؟ میگه چطور مگه؟ نونواهه میگه آخه این سکه مال عهد کاظم گوزویه، خیلی قیمتیه!